دومین مسافرت آویسا
عزیز دل مامان شما هم مثل من باید عادت کنی که اگه بخوای باباجون رو بیشتر ببینی باید باهاش بری. دومین مسافرت شما هم مثل مسافرت اولتون یه مسافرت کاری بود که البته به خاطر اینکه مقصد شمال بود ما به فال نیک گرفتیم و به حساب مسافرت غیر کاری گذاشتیم و دلو زدیم به دریا و باباجون رو همراهی کردیم البته تو این مسافرت تنها نبودیم آخه باباجون و دوستش عمو احسان با هم تو شمال(لشت نشاء) کار داشتن و عمو احسان خانومش مریم جون رو آورده بود. البته چون ما باهاشون راحتیم و قبلا باهاشون مسافرت رفته بودیم بازم خوش گذشت شما هم که کلاً تو مسافرت ثابت کردی که دختر خوبی هستی و البته خیلی هم باهوش چون می دونستی که برای اینکه صدات در نیاید هرچی بخوای همون میشه سو استفاده...
نویسنده :
مینا
11:46